امروز میشه یک هفته.
تا روز مادر, میشه چهل روز.
امروز روز سختیه.
3 روزگی...برچسب : نویسنده : azkhodrazi بازدید : 34
برچسب : نویسنده : azkhodrazi بازدید : 42
راستی تا محرم چهل روز مانده. چهل روز.
من می توانم.
باید مقاومت کنم. در عوض امتیاز ایمان به روز دیگر برایم ثبت می شود. ولی پدرم را در آورده. اصلا ساده نیست.
از آخرین ارتکابم، بیست و چهار ساعت می گذره. این اهمیت نداره. بلکه مهم اینه که من از این لحظه، تا بیست و چهارساعته آینده، کار بسیار سختی رو پیش رو دارم. تصمیم گرفتم که بازه های کوتاهی رو تعیین کنم برای گزارش دادن. اولیش باشه 18 ساعت بعد. حدود ساعت 12 ظهر فردا. الان با رفقا می رم سینما. فردا در مورد فیلم شاید صحبت کردم.
برچسب : روزگی, نویسنده : azkhodrazi بازدید : 38
قول داده بودم که ساعت 12 امروز گزارش بدم. اما قبل تر از این، دوباره مرتکب شدم. داغونم. می خوام دو روز حرف نزنم. قول می دم دو روز بعد بیام و پاک پاک. من اگه نتونم دو روز تحمل کنم باید برم بمیرم.
برچسب : ضعیف, نویسنده : azkhodrazi بازدید : 28